1- بیمارستان روانپزشکی روزبه، تهران، ایران 2- دانشگاه خوارزمی
چکیده: (3990 مشاهده)
زمینه و هدف: وجود کودکان کمتوانذهنی در خانوادهموجب تحمیل فشارهایی بر والدین و درنهایت باعث محدود شدن پیشرفت کل خانواده میشود. هدف این پژوهش تعیین نقش واسطهای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین حمایت اجتماعی و تنیدگیوالدینی با سبکهای والدگری مادران کودکان مبتلا به کمتوانذهنی بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری تمامی مادران دانشآموزان مبتلا به کمتوانیذهنی متوسط مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 94-1393 شهر تهران و کرج بودند که از بین آنها نمونه ای به حجم 130 نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامههاینظمجویی شناختی هیجانگارنفـسکی(2007)، مقیــاس چندبعــدی حمایــت اجتمــاعی ادراکشــدهزیمـت و همکـاران (1988)، مقیاس تنیدگی والدینی بری و جونز(1995)، و شیوههای والدگری بامریند (۱۹۷۳) برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها از طریق تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها:نتایج نشان داد کهفقط تاثیر حمایت اجتماعی بر سبکهای والدگری معنادار نیست (21/1) در حالی کهتنیدگی والدینی و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان تاثیر معنیداری بر سبکهای والدگری دارند (0/05p<). همچنین حمایت اجتماعی و تنیدگی والدینی تاثیر معنیداری بر راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان دارند (0/05p<). در نهایتنقش واسطهای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین حمایت اجتماعی و تنیدگی والدینی با سبکهای والدگری پذیرفته شد. نتیجهگیری:راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، مؤلفه مرکزی در سازماندهی رفتار سازشیافته و جلوگیری از رفتارهای سازشنایافته است و از این راه میتواند جنبههای منفی تنیدگی والدینی موثر بر سبکهای والدگری مادران را کاهش دهد و از طرفی اثرات ناشی از حمایت اجتماعی را تعدیل کند.