۵ نتیجه برای سلامت روانی
امیر یکانی زاد،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: سالهای اولیه کودکی نقش مهمی در تحول شخصیت و آینده فرد دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت روانی، هراس اجتماعی وآشفتگی روانی کودکان پسر تحت سرپرستی بهزیستی و کودکان تحت سرپرستی خانواده بود.
روش: پژوهش حاضر یک پژوهش علی ـ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل ۵۵ نفر از کودکان پسر تحت سرپرستی یکی از مراکز بهزیستی شهرستان خوی و ۲۲۰ نفر از کودکان پسر تحت سرپرستی خانواده این شهر در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود. حجم نمونه شامل ۴۸ نفر از کودکان تحت سرپرستی بهزیستی بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده و ۱۳۶ نفر نیز کودکان تحت سرپرستی خانواده بهصورت طبقهای (از مدارس ابتدایی) تعیین شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه وضعیت سلامت روانی (گلدبرگ و هیلر، ۱۹۷۹)، پرسشنامه استاندارد هراس اجتماعی (کالت و کانر، ۲۰۰۰)، و چکلیست سلامت روانی (پارمود کومار، ۱۹۹۲) جمعآوری و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها بیانگر تأثیرخانواده بر افزایش سلامت روانی، کاهش هراس اجتماعی و آشفتگی روانی کودکان است. نمرات سلامت روانی کودکان تحت سرپرستی خانواده بهطور معناداری از کودکان تحت سرپرستی بهزیستی بیشتر بوده است و در نمرات هراس اجتماعی و آشفتگی روانی کودکان تحت سرپرستی خانواده بهطور معناداری از کوکان تحت سرپرستی بهزیستی کمتر بوده است (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که میزان سلامت جسمانی و روانی کودک به شیوه ارتباطی او با خانواده و میزان برآورده شدن نیازهایش بستگی دارد.
ایرج صفائی راد، مسعود غلامعلی لواسانی، غلامعلی افروز،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: خلاقیت ابعاد شناخته شده و ناشناخته بسیاری دارد و تاکنون پژوهشهای بسیاری درباره عوامل تاثیرگذار بر خلاقیت انجام شده است. مطالعه درباره خلاقیت، به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد شناختی شخصیت، بدون توجه به شخصیت و عوامل تاثیرگذار بر آن نابسنده خواهد بود. هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت با میانجی گری رضایت زناشویی، سازش یافتگی اجتماعی و سلامت روان میپردازد.
روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر تیزهوش شاغل به تحصیل در مدارس سمپاد استان همدان و مادران آنها بود. حجم نمونه شامل ۴۳۵ دانش آموز از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه شخصیتی نئو (۱۹۸۱)، پرسشنامه رضامندی زناشویی افروز (۱۳۹۰)، مقیاس نگرش خلاقیت عابدی (۱۳۸۳)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (۱۹۸۹) و پرسشنامه سازش یافتگی اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (۱۹۹۳) بود و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل علّی پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و در مجموع، تمامیمسیرها به غیر از مسیر روانآزردگی بر رضامندی زناشویی و روانآزردگی بر خلاقیت، دارای ضریب مثبت بودند.
نتیجهگیری: رضامندی زناشویی، سازش یافتگی اجتماعی، و سلامت روان میتوانند نقش واسطه ای در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت ایفا کنند.
مجتبی مهدوی، احمد به پژوه، سعید حسن زاده، سید سعید سجادی اناری،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، مربیان، پژوهشگران، و متخصصان، بیشازپیش، ضرورت توجه به سلامت روان افراد تیزهوش را احساس کردهاند؛ به همین جهت، جنبشی برای مطالعه و پژوهش در این حوزه شکل گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامۀ امیدبخشی بر ارتقای سلامت روانی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام شد.
روش: روش این پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل تمامی دانشآموزان تیزهوش دبیرستانی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بود که در معرض فرسودگی تحصیلی قرار داشتند. از این جامعه آماری، ۳۰ دانشآموز با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گردآوری دادهها به کمک پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، ۱۹۷۹) و پرسشنامۀ فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (شوفلی، بیکر، هاگدین، شاپ و کلیدر، ۲۰۰۱) انجام شد. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه هفتگی، تحت آموزش امیدبخشی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، مجدداً هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های ذکر شده مورد آزمون قرار گرفتند و در پایان دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس سنجش مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل اندازهگیریهای مکرر نشان داد که آموزش برنامۀ امیدبخشی بهطور معناداری موجب ارتقای ابعاد سلامت روانی و کاهش فرسودگی تحصیلی میشود (p<۰,۰۵).
نتیجهگیری: بر اساس یافته های بهدست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که برنامه امیدبخشی با ایجاد اهداف واقع بینانه و کاهش سطح ناامیدی در گروه آزمایش باعث ارتقای سلامت روانی آنها شده است.
فرزین باقری شیخانگفشه، دانیال علیزاده، وحید صوابی نیری، فاطمه عسگری، گلناز قدرت،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: کرونا ویروس ۲۰۱۹ بیماری عفونی تنفسی حاد با علائم اصلی تب، سرفه، و تنگی نفس شناخته میشود. این ویروس قدرت انتقال و کشندگی بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری در پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان طی همه گیری کرونا ویروس ۲۰۱۹ انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه ناحیه دوم شهر رشت در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. نمونه مورد مطالعه شامل ۲۲۰ دانش آموز مقاطع تحصیلی هفتم، هشتم و نهم بود که به روش نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روان (کیز، ۲۰۰۲)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، ۲۰۰۶) و مقیاس تاب آوری (کانر و داویدسون، ۲۰۰۳) بود. تحلیل داده ها توسط نسخه ۲۴ نرمافزار SPSS و با استفاده با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان انجام شد.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری به صورت معناداری سلامت روانی دانش آموزان را پیش بینی می کنند (۰/۰۱> p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد اثر اعتیاد به اینترنت (۰/۴۳-) بر سلامت روانی دانش آموزان منفی و معنادار است. در مقابل اثر ذهن آگاهی (۰/۷۰) و تاب آوری (۰/۶۵) بر سلامت روانی دانش آموزان مثبت و معنادار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد که اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری ۴۸ درصد از سلامت روانی دانش آموزان را در طی همه گیری کووید-۱۹ پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی و تاب آوری را در تبیین سلامت روانی دانش آموزان در دوره همه گیری کووید-۱۹ تصریح کرده است. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
زهرا کازرونیان، رضا رستمی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم وضعیتی عصبی-تحولی پیچیده است که بر روابط، رفتارها، و تعاملات اجتماعی کودکان تأثیر میگذارد. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب با مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مواجه میشوند که میتواند کیفیت زندگی و عملکرد روزانه آنها را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم از طریق مرور نظاممند پژوهشهای موجود بود.
روش: از طریق مطالعه مروری نظاممند، تمامی مقالات منتخب با توجه به کلمات کلیدی اختلال طیف اوتیسم، درمان شناختی-رفتاری، اضطراب، افسردگی، سلامت روان، کودکان و نوجوانان در پایگاههای اطلاعاتی خارجی گوگل اسکالر، پابمد، پروکوئست، امبیس، سایکاینفو، و اسکوپوس در دامنه سالهای ۲۰۰۹ (از ماه سمپتامر) تا ۲۰۲۴ (تا ماه آگوست) و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، توسط نویسندگان پژوهش ارزیابی شد. ۸۹۴ مقاله منتشرشده انگلیسی، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، ۲۷ مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از میان ۸۹۴ مقاله پیرامون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در انتها ۲۷ مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند که شامل ۶۲۵ کودک و نوجوان از کشورهای مختلف بود. نتایج نشان دادند که درمان شناختی-رفتاری بهویژه در کاهش علائم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. همچنین این درمان به بهبود مشکلاتی مانند بیخوابی و رفتارهای وسواسی نیز کمک کرده است. این نتایج تأکید بر موفقیت درمان شناختی-رفتاری در مدیریت مشکلات روانی در سطح بینالمللی دارند.
نتیجهگیری: این مطالعه تأکید میکند که درمان شناختی-رفتاری میتواند بهعنوان روشی مؤثر در مدیریت علائم روانی مرتبط با اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار گیرد و نیاز به پژوهشهای بیشتر برای بررسی اثرات بلندمدت و تطابق این درمان با گروههای مختلف سنی و نوع اختلالات را تصریح میکند.